صفحه اصلی وبلاگ انجمن علمی حسابداری موارد پالایش شده بر اساس تاریخ: آبان 1394

جوامع حرفه‌ای ایران به دنبال اعلام IFAC، تاریخ 14 تا 21 آذرماه هرسال را هفته حسابداری و 15 آذر را به عنوان روز حسابدار، در ایران اعلام کردند. در پی آن، هر سال برنامه‌های ویژه‌ای برای گرامیداشت هفته حسابداری در ایران برگزار می‌شود.

IFAC در سال 1977 در پی نیاز به ایجاد یک تشکل حرفه‌ای جهانی حسابداران و به دنبال تشکیل کمیته بین‌المللی حسابداری (IASC) در سال 1973، تشکیل شد. اکنون 159 انجمن حرفه‌ای حسابداری از 124 کشور جهان که بیش از 5/2‌میلیون حسابدار شاغل در حسابرسی مستقل، آموزش، خدمات دولتی، امور مالی بنگاه‌ها و غیره را پوشش می‌دهند، عضو IFAC هستند. اعضای IFAC بر سه گروهند: پیوسته یا Fellow، عضو شورای عالی IFAC با حق رای؛ وابسته یا Associate، عضو بدون حق رای یا ناظر در شورای عالی IFAC؛ و همبسته یا Affiliate، عضو در مراحل اولیه پیوستن به IFAC. هفته جهانی حسابداری، فرصتی است برای اعضای IFAC تا ارزش‌های حرفه را از دیدگاه نقش حرفه در چرخه اقتصادی کشور، بنگاه‌های اقتصادی، دولت و انواع خدمات قابل ارائه به عموم از طریق نشر اعلامیه‌ها و پوسترها، برگزاری مراسم تجلیل از حسابداران برتر و برگزاری این گونه مراسم در بنگاه‌های اقتصادی دولتی و خصوصی، بهتر معرفی کنند.

جامعه حسابداران رسمی ایران و انجمن حسابداران خبره ایران که هر دو، عضو پیوسته IFAC هستند، به منظور شناساندن فعالیت‌های اعضا در توسعه سازمان‌ها و بالابردن سطح آگاهی عمومی از نقش باارزش حسابداران حرفه‌ای که در نهايت به توسعه اقتصادی و پیشرفت جهانی می‌انجامد،  امید آن که دانشگا‌ه‌ها، بنگاه‌های اقتصادی دولتی و خصوصی و دیگر نهادها در طول اين هفته (14 تا 21 آذر ) با برگزاری سمینار و یادآوري روز حسابدار به منظور تجلیل از برترین حسابدار زیرمجموعه خود، این هفته را پاس بدارند.

۱۵ آذر ماه نيز روز حسابدار انتخاب شده است.

 

همانطور که می دانید پول‌شویی یعنی مشروع جلوه‎دادن پول‌هایی که از راه‎های غیرقانونی و نامشروع به‎دست می‌آیند با استفاده از روش‌هایی که باعث پنهان شدن منشاء غیر قانونی آن پول‌ها می‌شوند.

با گسترش دامنه استفاده از بستر اینترنت برای ارائه خدمات الکترونیک جرایم مالی و بانکی هم به سمت الکترونیک شدن پیش رفت. در این گزارش شما را با یکی از جدید ترین اشکال جرایم الکترونیک یاهمان پول شویی الکترونیک آشنا می کنیم.

ظهور بانکداری الکترونیک پدیده مبارکی بود که دارای مزایا و محاسن فراوانی نسبت به شیوه های قدیمی تر بانکداری بود، به نحوی که در زمان، انرژی و سرمایه های مردم و بانک به شکل چشم گیری صرفه جویی می کرد این پدیده جدیدحتی موجبات خوشحالی بزهکاران را فراهم آورد به شکلی که این فناوری جدید چنان برای پول‎ شویان شگفت‎انگیز بوده که آن را ساحل نجات و بهشت خود نامیده‎اند؛

مجرمان و پیشروان پول شویی از بستر بانکداری الکترونیک به شیوه های گوناگون برای مشروع نشان دادن پول های کثیف خود استفاده می کنند.

یکی از مهم‎ترین ابزارهایی که در پول و بانکداری الکترونیک برای اجرای صحیح امور و بالابردن ضریب اطمینان کارکردها به کار می‎روند، فناوری رمزنگاری و امضای دیجیتال می‎باشد. به طور خلاصه، کارکرد فناوری رمزنگاری این است که محتوا را به شکلی نامفهوم و غیرقابل درک تبدیل می‎کند و برای اینکه به حالت اولیه برگردد، لازم است فرایند رمزگشایی (Decryption) اجرا شود که بدیهی است فقط سازنده و واگذارنده این فناوری و ارسال‎کننده و دریافت‎کننده محتوا توانایی انجام آن را دارند.
با توجه به این توضیحات مشخص می‎شود که اگر پول الکترونیک رمزنگاری شود، دیگر محتوای آن نامفهوم خواهد شد و تنها دریافت‎کننده آن که مشخص نیست در کدام نقطه از جهان قرار دارد، می‎تواند با اجرای برنامه رمزگشای مربوطه از آن آگاهی یابد. به این ترتیب، چنان سطحی از محرمانه ماندن (Confidentiality) و ناشناس ماندن (Anonymity) برای این مبادلات فراهم می‎شود که هر کس می‎تواند از هر جای دنیا مبلغ مورد نظر خود را به نقطه‎ای دیگر ارسال کند، بی‎آنکه کسی از محتوای آن آگاهی یابد.

برخی مجرمان از این بستر برای انجام اعمال خلاف خود استفاده می کنند.

بی‎تردید این مساله همانند دیگر مسایل لاینحل تلقی نمی‎شود، اما مسلماً حل آن با چالش‎های بسیاری همراه خواهد  به ویژه آنکه اگر جرایم سازمان‌یافته در عرصه فراملی و پول و بانکداری الکترونیک آن لاین مدنظر قرار گیرند که بدیهی است این رویکرد راه حل‎های بین‎المللی هم می‎طلبد، آن هم راه حل‎هایی که باید برای ملاحظات بعضاً مهمی که در فوق اشاره شد، پاسخ‎های متحد‎الشکلی ارائه دهند. بی‎تردید تمامی کشورها در نحوه استفاده از فناوری رمزنگاری رویه متحدالشکلی ندارند. به عنوان مثال، در ایالات متحده استفاده از فناوری رمزنگاری پیشرفته PGP منوط به ارائه کلید رمزگشای آن به پلیس FBI می‎باشد، در حالی که مجریان قانون اروپایی با محدودیت‎های بیشتری مواجهند. همچنین، نگاه آنها به مساله رعایت حریم خصوصی کاربران شبکه‎ای یا به عبارت بهتر مشتریان بانکی شبکه‎ای یکسان نیست و از همه مهم‎تر اینکه تمامی کشورها در برخورد با جرایم سازمان‎یافته به یک اندازه تلاش نمی‎کنند، تا چه رسد به اینکه تن به وضع یک سری مقررات دهند که تجارت الکترونیک سودآور آنها را با تهدید مواجه می‎سازد. بنابراین، همان طور که ملاحظه می‎شود، حل تمامی این معضلات به یک اجماع بین‎المللی نیازمند است.
در پایان باید گفت، با وجود تمام نارسایی‎هایی که در باب مبارزه با پول‎شویی الکترونیکی برشمردیم، از آنجا که از لحاظ ماهیت همانند دیگر سوء استفاده‎هایی است که از فضای تبادل اطلاعات به عمل می‎آید، می‎توان راهکارهایی را که حداقل در راستای پیشگیری وضعی از این جرایم اعمال می‎شود را در اینجا نیز به کار برد؛ . به هر حال، شبکه‎های اطلاع‎رسانی رایانه‎ای به عنوان واسط ما با فضای تبادل اطلاعات در این فرایند نقش بسیار مهمی به عهده دارند. به عنوان مثال، چنانچه ارائه‎دهنده خدمات مرکز داده‎ای (Data Center) به بانکداری الکترونیک بپردازد، باید آن را موظف کرد علاوه بر مقررات کلی، مقررات خاص مربوط به بانکداری الکترونیک را که مسلماً با نظر مقامات ذی‎صلاح سیاسی، اقتصادی و فناوری اطلاعات و ارتباطات مقرر شده و شاید در قالب یک قانون خاص هم به تصویب رسیده باشد، به اجرا گذارد.
چنانچه به مسائلی که در فوق بیان شد جامه عمل پوشانیده شود، می‎توان ادعا کرد که مبارزه با پول‎شویی الکترونیکی، حتی از پول‎شویی سنتی هم آسان‎تر خواهد بود. چرا که در اینجا لازم نیست پرسنل ارگان‎های مختلف از چندین کشور به خدمت گرفته شوند تا در مراحل سه‎گانه پول‎شویی سنتی اختلال ایجاد کنند، بلکه با یک هماهنگی بین‎المللی و تدوین یک سری برنامه‎های رایانه‎ای که بر مبنای سیاست‎گذاری‎های اصولی طرح‎ریزی شده‎اند، به خوبی می‎توان از عهده پیشگیری از پول‎شویی الکترونیکی برآمد.

به نقل از: بانکی
 

استقلال مالی رویایی است که بسیاری از آدم‌ها آرزوی رسیدن به آن را دارند. این ایده ‌که بتوانید خودتان درآمد کسب کنید کاری است که ارزش پی‌گیری دارد، و خوشبختانه اگر کارآفرین باشید، به خودی خود یک گام از بقیه‌ی آدم‌های دنیا پیش هستید.  ولی از طرفی، اگر درحال‌حاضر منبع درآمد خود را یافته‌اید، به معنی آن‌ نیست که این وضعیت همیشه پایدار و بی‌تغییر خواهد ماند.

 

financial_freedom1.jpg

چه یک‌ کارآفرینِ مشتاق باشید که فعلا برای شخص دیگری کار می‌کند، چه صاحب کسب‌وکاری جاافتاده، این‌ها گام‌هایی هستند که می‌توانید برای حفظ و نگهداری استقلال مالی‌تان بردارید:

 

۱. درآمدتان را بیمه کنید

هیچ چیز مثل از دست دادن توانایی امرارمعاش‌تان‌ نمی‌تواند در برنامه‌ی حفظ استقلال مالی شما اختلال ایجاد کند. پس مهم است که در مقابل معلولیت‌های ناگهانی یا بیماری‌های وخیمی که ممکن است شما را از کار بیندازد، از خودتان محافظت کنید.

شما برای بیمه‌ی عمر، ماشین، خانه و سلامت، وقت می‌گذارید و تلاش می‌کنید، پس معقولانه است که بیمه‌ی درآمدتان هم باید در این فهرست جایی داشته باشد.

بیمه‌ی حفاظت از درآمد یا، اگر در شرکت خودتان مشغول فعالیت هستید، بیمه‌ی هزینه‌های کسب‌وکار، استقلال مالی شما را کماکان تضمین خواهد کرد، حتا اگر به لحاظ جسمی قادر به کارکردن نباشید.

اگر برای شخص دیگری به صورت پاره‌وقت کار می‌کنید و از سویی هم فعالیت خودتان را اداره می‌کنید، درمورد بیمه‌ی درآمد تحقیق کنید و با یک متخصص صحبت کنید تا به شما در زمینه‌ی انتخاب بهترین گزینه کمک کند.

 

۲. رقبای‌تان را بشناسید

یکی از بزرگ‌ترین قوانین کسب‌وکار تمام دوران، قانونی است که بسیاری از صاحبان کسب‌وکارهای کوچک موفق به اجرای آن نمی‌شوند. برای این‌که بتوانید پیوسته خدماتی را که مشتریان‌تان می‌خواهند ارائه دهید شناخت رقبای‌تان امری ضروری است.

مهم است که در این بازی همیشه یک گام جلوتر باشید، پس منتظر نباشید به طور اتفاقی به آن‌چه رقبای‌تان انجام می‌دهند برسید، بلکه فعالانه از طریق تبلیغات وب‌گاه‌ها و رسانه‌های اجتماعی‌شان با فعالیت‌های آنها همگام شوید.

وقتی بدانید با چه چیزی باید رودررو شوید، جهت فکرکردن به راه‌هایی برای رقابت و ارائه‌ی محصولی منحصربه‌فرد مشکلی نخواهید داشت.

 

۳. از وابستگی به یک مکان خاص اجتناب کنید

نوبت به اداره‌ی کسب‌وکار خودتان که می‌رسد، همیشه به دنبال راه‌هایی برای سیار کردن خدمات‌تان باشید.

وابسته بودن به یک مکان فیزیکی، جلوی رشد و توسعه‌ی توانایی‌های‌تان را می‌گیرد؛ اقتصاد مدام در حال رونق و رکود است و گاهی بعضی مکان‌های جغرافیایی خاص برای اداره‌ی یک شرکت از بعضی دیگر بهتر هستند.

بعضی‌وقت‌ها تمام کاری که برای نجات یک کسب‌وکار بیمار باید انجام داد بازاریابی در منطقه‌ای است که بالاترین تقاضا را برای خدمات شما دارد.

با داشتن اختیار نقل مکان به بازاری که در حال شکوفایی است، می‌توانید به حفظ توانایی‌تان در کسب درآمد کمک کنید.

 

۴. یک برنامه‌ی پشتیبان(دوم) داشته‌باشید

همیشه با حالتی خوش‌بینانه زندگی کنید، ولی در عین حال، برای روزی که شاید اوضاع بهم بریزد هم برنامه‌ای‌ داشته باشید. اگر می‌خواهید همچنان به کسب منبع درآمدی مستقل ادامه دهید، بسیار ضروری است که برای کسب‌وکارتان برنامه‌ی پشتیبان داشته باشید.

شما پیش‌تر یک‌بار شرکتی را به راه انداخته‌اید، پس اگر کار به راه‌اندازی مجدد بکشد، دوباره به‌راحتی می‌توانید این کار را انجام دهید. راه‌اش این است که منابع را، پیش از ضرورت، برای انجام این کار آماده کرده باشید.

از این طریق و با داشتن تمهیداتی درمورد آن‌چه می‌خواهید ارائه دهید و فهرستی از تماس هایی که می‌توانید با آنها تشکیل شبکه بدهید، می‌توانید در شرف یک شروع آرام‌تر قرار بگیرید تا این‌که اصلا آمادگی نداشته باشید.

اداره‌ی یک شرکت راهی بسیار خوب برای رسیدن به استقلال مالی است، و برای آن‌که این احساس آزادی را به یک واقعیت همیشگی تبدیل کنید، لازم است هر قدمی که می‌توانید برای کنترل رویدادهای آتی بردارید.

با بیمه‌کردن درآمدتان، شناخت رقبای‌تان، ساختن یک برنامه‌ی سیار کسب‌وکار و داشتن انتخاب‌های کسب‌وکار جایگزین، از شانس زیادی برای داشتن یک زندگی مالامال از امنیت، آزادی، و استقلال مالی برخوردار خواهید شد.

 

 نویسنده:آرلِنه چندلر

 


درآمد: هیچگاه روی یک درآمد تکیه نکنید، برای ایجاد منبع دوم درآمد سرمایه گذاری کنید.
خرج: اگر چیزهایی را بخرید که نیاز ندارید، بزودی مجبور خواهید شد چیزهایی را بفروشید که به آنها نیاز دارید.
پس انداز: آنچه که بعد از خرج کردن می ماند را پس انداز نکنید، آنچه را که بعد از پس انداز کردن می ماند خرج کنید.
ریسک: هرگز عمق یک رودخانه را با هر دو پا آزمایش نکنید.
سرمایه گذاری: همه تخم مرغ ها را در یک سبد قرار ندهید.
انتظارات: صداقت هدیه بسیار ارزشمندی است، آن را از انسانهای کم ارزش انتظار نداشته باشید

*مقطع کارشناسی

درس های عمومی
معارف اسلامی1، فارسی، زبان خارجه، معارف اسلامی2، اخلاق و تربیت اسلامی، تربیت بدنی1، تاریخ اسلام،تربیت بدنی2، انقلاب اسلامی و ریشه های آن، متون اسلامی
درس های پایه
روانشناسی عمومی، مبانی جامعه شناسی، اصول علم اقتصاد1، اصول علم اقتصاد2، توسعه اقتصادی و برنامه ریزی، ریاضیات و کاربرد آن در مدیریت، آمار و کاربرد آن در مدیریت، پژوهش عملیاتی1، پژوهش عملیاتی2، پول و ارز و بانکداری، مالیه عمومی و خط مشی مالی، حقوق بازرگانی، مدیریت تولید، مبانی سازمان مدیریت، مبانی و کاربرد کامپیوتر، روشهای تحقیق و ماخذ شناسی، ریاضیات پایه و مقدمات آمار
درس های تخصصی
اصول حسابداری1، اصول حسابداری2، اصول حسابداری3، حسابداری میانه1، حسابداری میانه2، حسابداری پیشرفته1، حسابداری پیشرفته2، حسابداری صنعتی1، حسابداری صنعتی2، حسابداری صنعتی3، حسابرسی1، حسابرسی2، حسابداری و حسابرسی دولتی، حسابداری مالیاتی، اصول تنظیم و کنترل بودجه، مدیریت مالی1، مدیریت مالی2،مسائل جاری حسابداری، زبان خارجه3، زبان خارجه4
 
*مقطع کارشناسی ارشد 


تئوری حسابداری1، حسابداری در مدیریت، زبان خارجه، تئوری حسابداری2، مسائل جاری حسابداری، پژوهش عملیاتی پیشرفته،روش تحقیق پیشرفته، تحلیل آماری، حسابداری دولتی پیشرفته، بررسی موارد خاص، اقتصاد مدیریت، تصمیم گیری در مسائل مالی، حسابرسی پیشرفته، رساله 

*مقطع دوره دکترا
الف- دروس اجباری
1- حسابداری مدیریت استراتژیک و فن‌های نوین آن
   2- تئوری حسابداری اخیر پیشرفته                             
3- استانداردهای حسابداری و حسابرسی بخش عمومی                    
4- روش تحقیق و بررسی پژوهش‌های تجربی در حسابداری  
ب- دروس مربوط به گرایش
1- گرایش حسابرسی و حسابداری بخش عمومی:
1- حسابداری و حسابرسی مؤسسات غیرانتفاعی               
2- حسابرسی کامپیوتری                                                                    
3- پژوهش‌های جاری در حسابداری و حسابرسی بخش عمومی
رساله دکترا                                                                        
2- حسابداری مدیریت و سیستم‌های اطلاعاتی
1- بودجه‌بندی و کنترل                                                        
2- پژوهش‌های جاری در حسابداری مدیریت                    
3- سیستم‌های اطلاعاتی حسابداری                               
3- حسابداری مالی و مدیریت مالی
1- مدیریت مالی پیشرفته و بازار سرمایه                        
2- قوانین مالیاتی و مقررات مالی                                              
3- پژوهش‌های جاری در حسابداری مالی و مدیریت مالی    
 

۱- دارایی اموال یا منابع اقتصادی به یک موسسه را دارایی می گویند .مانند وجه نقد ،زمین و ساختمان ، مطالبات موسسه و سر قفلی ، دارایی ها را بر حسب مدت نقد شدن و یا قابل لمس بودن یا نبودن آنها می توان در ۵ گروه زیر طبقه بندی کرد .

الف  دارایی جاری: وجه نقد و نیز سایر دارائی های موسسه که تا یک سال یا یک دوره عملیاتی بتواند به پول تبدیل شده و یا مصرف شوند را دارایی های جاری می گویند . پول نقد ، موجودی کالا و مواد ، اسناد در یافتنی ، حسابهای دریافتنی ( یعنی طلب های کوتاه مدت موسسه که سفته یا برات آن وجود ندارد ) و پیش پرداخت ها  نمونه هایی از دارایی های         جاری اند . دارایی های جاری چرخه حیات اقتصادی موسسه را تضمین می کنند به همین جهت به آنها « سرمایه در گردش » نیز می گویند هر چند در برخی تعاریف دیگر سرمایه در گردش به تفاضل دارایی جاری و بدهی جاری اطلاق می گردد.

ب- دارایی ثابت: آن بخش از دارایی های موسسه که دارای عمر مفیدی بیش از یکسال هستند و برای انجام امور و عملیات موسسه خریداری شده اند نه برای فروش ، دارائی های ثابت موسسه نامیده می شوند . مانند ماشین آلات ، زمین و ساختمان و تجهیزات .

ج- دارایی های نامشهود: دارائی های که به لحاظ فیزیکی قابل لمس نیستند و در تولید و فروش کالا یا خدمت مورد استفاده قرار می گیرند مانند : علائم تجاری ، حق الاختراع و حق الامتیاز ، سر قفلی

د- سزمایه گذاری بلند مدت: خرید اوراق مشارکت یا سر رسید بیشتر از یکسال و خرید سهام جهت نگهداری بیش از یکسال از جمله سرمایه گذاری های بلند مدت موسسه است که نوعی دارایی به شمار می رود .

ه- سایر دارایی ها : هزینه هایی چون تاسیس و هزینه قبل از بهره برداری و مطالبات بلند مدت موسسه و هر نوع دارایی دیگری که نتوان جزو گروههای چهارگانه فوق طبقه بندی کرد

۲-بدهی ها دیون یا تعهدات موسسه به اشخاص یا موسسات دیگر را بدهی می گویند . بدهی باید از طریق انتقال دارائی ها یا انجام خدمات تسویه گردد. اشخاص یا موسساتی که باید طلب خود را بگیرند «بستانکاران » نام دارند . بدهی ها بر حسب زمان سررسیدشان به دو دسته تقسیم می شوند .

الف- بدهی های جاری: بخشی از دیون یا تعهدات موسسه که در طول یکسال یا یک دوره عملیاتی باید تسویه شود، بدهی های جاری نامیده می شود . حسابهای پرداختنی ، اسناد پرداختنی ، حقوق پرداختنی و بهره و مالیات پرداختنی نمونه هایی از این نوع بدهی هاست

ب- بدهی های بلند مدت : بخشی از دیون یا تعهدات موسسه که زمان سررسید آنها در بیش از یکسال فرا می رسد . نظیر اسناد و حسابهای پرداختنی بلند مدت ، اوراق قرضه پرداختنی  بلند مدت ، تسهیلات و امهای پرداختنی بلند مدت و……..

۳-سرمایه ( حقوق صاحبان سهام یا ارزش ویژه ) حق مالی صاحب یا صاحبان موسسه نسبت به دارائی های موسسه را سرمایه می گویند به این حق مالی در شرکت های سهامی حقوق صاحبان سهام یا ارزش ویژه اطلاق می شود . طبیعی است که هر موسسه در فعالیت خود سود می برد یا زیان متحمل می شود. ارزش ویژه سرمایه به علاوه سود یا سرمایه منهای زیان هر موسسه است .

نکته : سود خالص کسب شده توسط موسسه به سه بخش تقسیم می شود .

۱) سود جاری: بخشی از سود سهام شرکت که طبق تصویب مجمع عمومی صاحبان سهام بین سهامداران تقسیم می شود.

۲) سود اندوخته: بخشی از سود که ممکن است طبق تصویب مجمع ، در جهت خاصی مثل سرمایه گذاری مجدد و توسعه تجهزات اندوخته گردد.

۳) سود انباشتهمابقی سود می تواند بدون آنکه تقسیم یا اندوخته شود در مجموعه دارائی های شرکت انباشته گردد. سود یا زیان انباشته سنواتی معرف  مجموع این سودها یا زیان های خارج نشده در طول فعالیت شرکت .

البته قانون تجارت ، حداقل هایی را برای میزان سود تقسیمی ، اندوخته و انباشته تعیین می کند که برای اطلاعات بیشتر در این خصوص به فصل بازرگانی مرجعه نمایید.

معادله یا فرمول حسابداری آنچه که به عنوان دارایی در اختیار موسسه است از محل هایی چون سرمایه گذاری صاحبان موسسه ( سرمایه ) و یا قرض گرفتن وام یا اعتباری از اشخاص و موسسات دیگر ( بدهی ها ) تامین می شود . این مفهوم را در قالب معادله یا فرمول زیر نشان می دهند که به معادله حسابداری معروف است

  دارایی ها=بدهی+حقوق صاحبان سهام(سرمایه)

 

چک و سفته برادران اسمی هستند که معمولا نامشان باهم آورده می شود از محاورات روزانه گرفته تا در بند های مختلف قانون اما تفاوت عمده این دو در چیست؟

"چک پول نقد است" این اصطلاح رایج بین مردم است که باید گفت چندان هم غلط نیست و موید این امر است که صدور چک در زمان پرداخت منوط یه شرطی نمی باشد ، اما در خصوص سفته باید گفته شود لاشه ی سفته اصولاً مؤید و نشان دهنده ی این است که صادر کننده ی سفته تعهدی به طرف مقابل داشته که تعهد خود را در قالب سفته به طرف مقابل ارائه نموده است تا در سر رسید معین به دارنده ی سفته پرداخت نماید .

بنابر این دارنده سفته می تواند از جنبه کیفری چک استفاده نموده و اقدام قانونی نماید در حالی که سفته اگر به بهترین شکل ممکن هم انشا و نگاشته شده باشد به این معناست که دارنده سفته می تواند به محاکم قضایی شکایت کند.

اشتباه نکنید این به آن معنانیست که سفته بی ارزش است و قابل استفاده نیست بلکه سفته هم دارای ارزش قانونی بوده و در بسیاری از معاملات نقش مهم و تعیین کننده در معاملات و تعهدات دارد.

سفته چیست؟

آنقدر زندگی ما چکی شده که دیگر خیلی از ما درباره سفته چیز زیادی نمی دانیم ، در حالی که هنوز هم   با این سند پیر و فرسوده در ارتباط هستیم ، برای تعهد دیگران و یا خودمان سفته می دهیم و یا پشت سفته دیگران را امضا می کنیم ، بدون آن که بدانیم با این امضا چه تعهدی داریم یا این که در صورتی که از دیگران سفته ای گرفتیم چطور می شود از مزایای قانونی آن بعنوان یک سند تجاری استفاده کرد.

مبلغ سفته کاملا مشخص است و اگر مبلغی بیشتر از تعهد سفته ضمانت کنیم قابل دریافت نمی باشد.

هنگام تنظیم چک باید نام و نام خانوادگی فرد ذکر شود و سفته دارای مهر و امضاباشد . مواردی که در سفته ذکر می شوند عبارت است از:مبلغی که باید پرداخت شود، نام و نام خانوادگی گیرنده وجه ، تاریخ پرداخت وجه ، علاوه بر اینها نوشتن نام و نام خانوادگی صادر کننده ، اقامتگاه وی و محل پرداخت سفته نیز ضروری است. در صورتی که سفته برای شخص معینی صادر شود، نام و نام خانوادگی او در سفته آورده می شود، در غیر این صورت به جای نام او نوشته می شود در «وجه حامل». در صورتی که نام خانوادگی یک شخص معین نوشته شود، این شخص طلبکار می شود و در غیر این صورت هر کسی که سفته را در اختیار داشته باشد طلبکار محسوب می شود و می تواند در سر رسید سفته مبلغ آن را طلب کند  البته اگر سفته عندالمطالبه باشد، صادرکننده باید به محض مطالبه مبلغ آن را پرداخت کند.


برای آن که دارنده سفته بتواند از مزایای قانونی آن برخوردار شود، باید نکات زیر را رعایت کند:

دارنده سفته باید در سررسید سفته را مطالبه کند. اگر وجه سفته پرداخت شد که خب قضیه تمام است ، ولی در صورت عدم پرداخت ، دارنده سفته باید ظرف 10 روز از تاریخ سر رسید، سفته را واخواست کند. واخواست اعتراض رسمی است به سفته ای که در سررسید آن پرداخت نشده و علیه صادرکننده سفته به عمل می آید. از آنجا که این اعتراض باید رسما به صادرکننده ابلاغ شود، واخواست در برگه های چاپی که از طرف وزارت دادگستری تهیه شده نوشته می شود، علاوه بر این بانک ها نیز واخواست نامه چاپی مخصوص دارند.

 

 

حسابداري ذهني، مطالعه موضوع چگونگي تفسير افراد از اطلاعات براي اتخاذ تصميم براساس تجزيه و تحليل آنها از تاثير حوادث رخ داده در ذهنشان مي‌باشد ‌که ممکن است از اصل عمومي ‌منطقي بودن تخطي شود. حسابداري ذهني شناخت بيشتر روانشناسي انتخاب است. در حسابداري ذهني ما به دنبال درک توضيح اثرات احساسات انساني در فرايند تصميم‌گيري هستيم. انسان‌ها تمايل به نگهداري حوادث خاص در ذهن خود به صورت تصورات دارند، اين تصورات برخي مواقع بيشتر از خود حوادث روي تصميم‌گيري افراد اثر مي‌گذارد. حسابداري ذهني مجموعه‌اي است از عمليات آگاهانه که توسط فرد و خانوارها براي سازماندهي‌، ارزيابي و رديابي فعاليت‌هاي مالي مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

براي آشنايي بيشتر با مقوله حسابداري ذهني به مثال زير توجه کنيد: شخصي يک ژاکت ترمه را به قيمت 125 هزار ريال در يک فروشگاه مي‌پسندد، اما او به دليل اين‌که احساس مي‌کند خريد نامعقول است از خريد ژاکت منصرف مي‌شود. ماه بعد اين ژاکت را از همسرش به عنوان هديه تولد دريافت مي‌کند. او و همسرش حساب‌هاي بانکي مشترک دارند با اين وجود شخص احساس رضايت کامل دارد. تحليل حسابداري ذهني به اين صورت است که شخص در ذهن خود اين تصور را دارد که اگر خودش ژاکت را خريداري مي‌کرد علاوه بر125 هزار ريال‌، هزينه ذهني و اجتماعي ولخرج بودن را نيز پرداخت مي‌کرد. درصورتي که دليل هديه تولد، دليل قابل قبولي براي احساس رضايت کامل مي‌باشد. بيشتر نظريه‌هاي اقتصادي بر اين اساس بنا شده‌اند که افراد در مواجه با رويدادهاي اقتصادي به صورت منطقي عمل مي‌کنند‌، اما افراد در تصميم‌گيري‌هاي خود بر‌اساس مدل‌هاي منطقي و اقتصادي عمل نمي‌کنند. فرض کنيد فردي در قرعه‌کشي بانک ملت يک ميليون ريال برنده شود شادتر است يا فردي که در قرعه‌کشي بانک ملت 2 بار و بار اول 300 هزار ريال و و بار دوم 700 هزار ريال برنده شود‌؟ طبق تئوري مطلوبيت و منطق هر دو يک ميليون ريال برنده شده‌اند و هيچ تفاوتي نمي‌کند‌، اما طبق حسابداري ذهني فردي که 2 بار برنده شده شادتر است؛ زيرا موفقيت‌هاي متوالي باعث اميدواري فرد در موفقيت‌هاي بعدي مي‌شود. شايد بهترين راه براي تعريف حسابداري ذهني مقايسه آن با حسابداري مالي و حسابداري مديريت باشدهمان‌گونه که مي‌دانيد حسابداري مالي به ثبت‌، طبقه‌بندي رويداد‌هاي مالي در دفاتر و گزارشگري نتايج مي‌پردازد و حسابداري مديريت با استفاده از اين اطلاعات و ساير اطلاعات اجتماعي و... به تصميم‌گيري و کنترل فعاليت شرکت مي‌پردازد. در حسابداري ذهني نيز افراد خانوار چنين ثبت وقايع مالي و تجزيه و تحليلي را به منظور تحت کنترل درآوردن مخارج خود انجام مي‌دهندحسابداري مالي شامل استانداردها و رويه‌هاي متعددي مي‌باشد که طي سال‌ها به ثبت رسيده است. اما براي حسابداري ذهني قوانين مشابهي وجود ندارد ‌و تنها مي‌توان از طريق مشاهده رفتار افراد قوانيني استنتاج کرد. حسابداري ذهني ترکيبي از اقتصاد‌، حسابداري و روان‌شناسي است و بيشتر به حسابداري نزديک است. عناصر اصلي حسابداري ذهني‌: به اعتقاد تالر حسابداري ذهني سه عنصر اصلي دارد: 1- عنصر اول به چگونگي دريافت نتايج‌، آزمون آنها‌، چگونگي تصميم‌گيري براساس نتايج آزمون شده و در نهايت به ارزيابي تصميمات اتخاذ شده مي‌پردازد. 2 - عنصر دوم مستلزم تخصيص فعاليت‌ها به حساب‌هاي خاص مي‌باشد. 3 - عنصر سوم به ميزان ارزيابي حساب‌ها مي‌پردازد. به عنوان مثال، شخصي قصد داشت يک روتختي بخرد، او به يک فروشگاه بزرگ رفت و به دنبال مدل مورد علاقه‌اش بود. روتختي‌ها در سه اندازه 1، 2 و 3 و قيمت آنها به ترتيب200000‌، 2500000 و 300000 ريال بود. اما در يک حراجي قيمت هر‌کدام از آنها بدون توجه به اندازه 150000ريال بود. دريافت اين اطلاعات، دريافت نتايج است. شخص اين نتايج را در ذهن خود مورد آزمون قرار مي‌دهد و درنهايت تصميم به خريد روتختي اندازه 3 از حراجي به قيمت150000ريال مي‌گيرد (عنصر اول). با خريد اين روتختي شخص به اندازه مابه‌التفاوت قيمت خريداري شده و قيمت واقعي روتختي (150000-300000) در ذهن خود يک حساب سود باز مي‌کند (عنصر دوم). با اين‌که روتختي از اطراف تخت آويزان بوده‌، شخص احساس رضايت کامل مي‌کند (عنصرسوم). بسته به ارزيابي شخص اين احساس رضايت به صورت روزانه‌، هفتگي، ماهانه يا سالانه باقي مي‌ماند. چون تصميم‌گيري‌ها در شرايط عدم اطمينان انجام مي‌شود و ارزيابي‌هاي افراد از حساب‌هاي خاص متفاوت است. حسابداري ذهني و تعميم افراطي‌: به روشني قابل درک است که افراد با همه پول‌هايشان به يک شکل رفتار نمي‌کنند، افراد براي هر پولي که خرج مي‌کنند حساب‌هاي مختلفي در ذهنشان باز مي‌کنند و پول وقتي خرج مي‌شود نمي‌تواند ناديده گرفته شود. برخي مواقع افراد با ايجاد حساب‌هاي ذهني تعميم افراطي مي‌کنند. به مثال زير توجه کنيد: يک زوج براي ماهيگيري به شمال کشور مسافرت مي‌کنند. آنها مقداري ماهي قزل‌آلا مي‌گيرند و بسته‌بندي مي‌کنند و از طريق هواپيما به منزلشان مي‌فرستند. در نقل و انتقال بسته مفقود مي‌شود. آنها از هواپيمايي 300000 ريال خسارت دريافت مي‌کنند. پس از دريافت اين پول آن زوج به يک رستوران مجلل مي‌روند و براي يک وعده شام 225000 ريال از اين پول را خرج مي‌کنند. در حالي که آنها قبلاً هرگز اين مبلغ را براي شام در يک رستوران خرج نمي‌کردند. يک توصيف براي اين رفتار اين است که خرج کردن مبلغ زيادي از پولي که خارج از درآمدشان نصيب آنها شده يک تعميم افراطي است (با وجود احساس رضايت کامل در افراد) معمولاً افراد پول‌هاي باد‌آورده را در مصرف‌هاي مجلل خرج مي‌کنند. در حالي که ممکن است افراد هرگز از محل درآمد‌هاي جاريشان چنين مصرف‌هايي انجام ندهند. حال اگر اين زوج به جاي رفتن به رستوران يک کت به مبلغ 225000 ريال از محل خسارت دريافت شده خريداري مي‌کردند، تاثير تعميم افراطي حساب ذهني ممکن است نقصان يابد.
رفتارشناسي مالي (Behavioral Finance) شاخه اي از علم فاينانس است كه به بررسي رفتار بازارهاي مالي با رويكرد روان شناسانه مي پردازد. در اين سلسله نوشتار 10 قسمتي با بررسي الگوهاي رفتاري سرمايه گذاران و ارائه نمونه هاي عيني، تصوير روشن تري از نحوه تصميم گيري سرمايه گذاران در شرايط متفاوت و به تبع آن رفتارشناسي بازارهاي مالي خدمت خوانندگان محترم ارائه مي شود. در اين مطلب، موضوع «حسابداري ذهني» مورد بحث قرار مي گيرد.
فرض کنيد شما هزار سهم شرکت «الف» را به قيمت هر سهم 1000 ريال خريداري کرده ايد. پس از خريد، قيمت سهم رو به کاهش مي گذارد و تا سطح 750 ريال افت مي کند
اما شما با توجه به اينکه به تحليل خود اعتقاد داريد، هزار سهم ديگر در اين قيمت خريداري مي کنيد. مدتي بعد قيمت سهم به 850 ريال افزايش مي يابد.
در چنين شرايطي براي خريد يا فروش سهم خود کدام يک از تصميمات زير را اتخاذ مي کنيد؟
1- هزار سهمي را که به قيمت 750 ريال خريده ايد، مي فروشيد و 100 ريال سود به ازاي آن شناسايي مي کنيد. اما هزار سهم خريداري شده به قيمت 1000 ريال را تا زماني که به آن قيمت برسد نگاه مي داريد.
2- 
هزار سهم خريداري شده به قيمت 1000 ريال را مي فروشيد و سهام ارزان تر را نگهداري مي کنيد.
نتايج بررسي ها نشان مي دهد كه افراد معمولادر برخورد اوليه با اين مساله، گزينه اول را عاقلانه تر مي پندارند و از آن احساس رضايت بيشتري مي کنند
اما واقعيت اين است که هزار سهم خريداري شده در مرحله اول يا دوم از نظر ماهيت هيچ تفاوت يا مزيتي نسبت به يکديگر ندارند. در حقيقت در اينجا تنها قيمت ميانگين خريد (875 ريال به ازاي هر سهم) اهميت دارد و واگذاري هزار سهم اول يا دوم از نظر سود و زيان هيچ گونه تفاوتي براي سرمايه گذار ايجاد نمي کند
در اين مثال، نظر علم فاينانس کاملامتفاوت است و براساس آن تصميم فروش سهام تنها بايد بر اساس مقايسه ارزش ذاتي و قيمت فعلي اتخاذ شود و قيمت خريد، هيچ گونه تاثيري بر تصميم فروش سهم ندارد. اين در حالي است که تحقيقات رفتار شناسي مالي نشان داده است که سهامداران در برابر فروش سهام به قيمت کمتر از بهاي خريد خود مقاومت زيادي دارند و در حقيقت، نقطه مرجع ذهني آنها قيمت خريد سهم است
فاينانس رفتاري نظاير اين پديده را تحت عنوان «حسابداري ذهني» (Mental Accounting) تعريف مي كند. براساس اين ويژگي، سرمايه گذاران به جاي در نظر گرفتن تغييرات مجموع ارزش دارايي خود، آن را به اجزاي مختلف يا اصطلاحاَ حساب هاي ذهني (Mental Accounts) جداگانه تقسيم و به طور مجزا بررسي مي کنند. بدين معنا که اشخاص عمدتا دارايي ها و درآمدهاي خود را در دو حساب ذهني جداگانه منظور مي كنند و بين حساب درآمدي (Income Account) و حساب ثروت (Wealth Account) تمايز قائل مي شوند
يک مثال جالب در اين خصوص را مي توان در نگاه متفاوت افراد نسبت به سود نقدي (Dividend) و رشد قيمت سهام (Capital Gain) يافت. در واقع سرمايه گذاران، سود نقدي را در ذهنشان در حساب درآمد طبقه بندي مي کنند اما رشد قيمت سهام به حساب ثروت (دارايي) منتقل مي شود
در حقيقت، از آنجا که افراد در مقابل هزينه کردن از حساب ثروت براي تامين مخارج روزمره مقاومت زيادي مي کنند، پرداخت سود نقدي به آنها اين امکان را مي دهد تا به خود اجازه دهند که عوايد آن را براي مخارج روزمره به کار گيرند. به همين دليل است که شرکت ها اغلب سعي مي کنند به سرمايه گذاران اطمينان بدهند که سود نقدي منظمي را طي ساليان آينده پرداخت خواهند کرد.
در بازار ايران نيز مي توان علاوه بر اصرار سهامداران به توزيع حداکثر سود نقدي در مجامع سالانه شرکت ها به دو مصداق بارز حاکي از وجود حسابداري ذهني در بين افراد اشاره کرد:
1- 
برخي شرکت ها در مجامع خود به طور همزمان سود نقدي را توزيع و افزايش سرمايه از محل آورده نقدي و مطالبات را مورد تصويب قرار مي دهند
از منظر اقتصادي اين خروج و ورود مجدد نقدينگي به شرکت حداقل از لحاظ هزينه هاي اجرايي توجيه منطقي نخواهد داشت؛ اما از آنجا که سرمايه گذاران اين دو اقدام را در ذهن خويش جداگانه دسته بندي مي کنند حتي اگر تمامي سود توزيع شده را صرف شرکت در افزايش سرمايه كنند باز هم احساس رضايت بيشتري نسبت به عدم تقسيم سود و اجراي افزايش سرمايه از محل سود تقسيم نشده به دست مي آورند.
2- 
مديران صندوق هاي سرمايه گذاري مشترک احتمالاتاکنون با اين سوال سرمايه گذاران مواجه شده اند که «براي سود سهام نقدي موجود در صندوق چه اتفاقي مي افتد؟» اما بعضي از افراد پس از ارائه پاسخ و آگاه شدن از محاسبه سود نقدي در خالص ارزش دارايي هاي صندوق (NAV) باز هم چندان خرسند به نظر نمي رسند و دريافت سود نقدي را فارغ از رشد NAV بسيار جذاب تصور مي کنند
اين در حالي است که سرمايه گذاران همواره مي توانند به جاي دريافت سود نقدي، با فروش چند واحد سرمايه گذاري به همان ميزان نقدينگي دست يابند اما دقيقا به دليل امتناع از کاهش حساب ثروت خود به آن راغب نيستند!
با توجه به موارد مطرح شده علم فاينانس رفتاري به سرمايه گذاران پيشنهاد مي کند از طبقه بندي نادرست دارايي ها در ذهن خود اجتناب کرده و با عبور از تله «حسابداري ذهني» تصميمات سرمايه گذاري را بر اساس منطق اقتصادي اتخاذ کنند.

 

 

 

آیا می‌خواهید ثروتمند باشید؟ بسیاری از آدم‌ها باور دارند موفقیت مالی فقط به شانس بستگی دارد، اما کارهای زیادی هست که همه می‌توانند با انجام آنها ثروتمند شوند. این ۱۰ اقدام را، از تغییر طرزفکرتان تا یادگیری بیش‌تر، بخوانید تا با از طریق آنها با سرعتی باورنکردنی ثروتمند شوید.

 

man-with-money.jpg

۱. به جز شغل‌تان به ۴ روش دیگر برای کسب درآمد فکر کنید.

اگر می‌خواهید ثروتمند باشید مهم است این فکر را که"به اندازه‌ی کافی پول درمی‌آورم" را رها کنید و به این فکر کنید که"می‌توانم بیش‌تر پول دربیاورم". ۴ روش را بنویسید که می‌توانید خارج از شغل اصلی‌تان از آن کسب درآمد کنید. از ساختن کتاب‌های الکترونیکی تا فروشندگی در آمازون، راه‌های زیادی وجود دارد که وقت و تلاش کمی نیاز دارد و می‌توانید درآمدتان را افزایش دهید.

۲. در اوقات فراغت‌تان به یادگیری بپردازید.

برای پیش‌رفت در شغل‌تان و ثروتمند شدن، باید در مهارت‌ها و دانش جدید در حوزه‌ی خودتان استاد شوید. به جای این‌که همه‌ی تمرکز و تلاش‌تان را روی کارتان بگذارید، اگر در اوقات فراغت‌تان به یادگیری در حوزه‌ی خودتان بپردازید خیلی مفید خواهدبود. از خواندن کتاب تا گوش‌کردن به پادپخش، تا شرکت در کلاس‌ها و همایش‌ها، راه‌های زیادی وجود دارد که بتوانید این کار را بکنید. به یاد داشته‌باشید هرچه ماهرتر باشید، سزاوار درآمد بیش‌تری خواهیدبود.

۳. اهداف مالی مشخصی تعیین کنید.

"اگر همان کاری را بکنید که همیشه می‌کردید، همان چیزی را به‌دست می‌آورید که همیشه به‌دست آورده‌اید." این عبارت درمورد مسائل مالی کاملا درست است. بسیاری از آدم‌ها باور دارند اهداف مالی‌شان منحصر به پرداخت اجاره و صورت‌حساب‌ها است. اگر پیش از این اجاره و صورت‌حساب‌های‌تان را پرداخت کرده‌اید، زمان آن رسیده‌است که اهداف مالی بلند‌تر از قبیل پس‌انداز، پرداخت بدهی یا افزایش سالانه‌ی درآمدتان تعیین کنید. طرز فکر خیلی مهم است؛ همیشه درمورد مسائل مالی فکرهای بزرگ داشته‌باشید.

۴. پول را دوست خود بدانید نه دشمن‌تان.

پول هزینه‌های زندگی‌تان را می‌پردازد و قادر است به شما امنیت بدهد، بنابراین مهم است به پول به عنوان دوست‌تان نگاه کنید نه دشمن‌تان. ۲۰ مورد را، مانند خانه‌تان و کفش‌های جدیدتان، بنویسید که پول در اختیارتان گذاشته‌است و برای آنها خوشحال هستید.

اگر سعی می‌کنید دید مثبتی به پول داشته‌باشید، باید به خودتان یادآوری کنید پول هم می‌تواند درها را باز کند هم می‌تواند درها را ببندد- این بسته به انتخاب خودتان است.

۵. هرهفته یک مشکل را حل کنید.

آدم‌های ثروتمند دوست دارند به جای گلایه از مشکلات، روی برطرف کردن آنها تمرکز کنند. این نگرش به بهبود تفکر راه‌حلی تان کمک می‌کند و چشم‌تان را به فرصت‌های مالی جدید و شانس‌هایی باز می‌کند که شاید به نفع‌تان باشد. هرهفته یکی از مشکلات مالی‌تان را بنویسید، مثلا چگونه درآمدتان را بالا ببرید یا چگونه هزینه‌ی خرید خواروبار را پایین بیاورید، و یک راه‌کار انجام‌پذیر برای حل آن مشکل پیدا کنید. آن‌قدر ادامه بدهید تا همه‌ی جوانب وضعیت مالی‌تان را بهبود بدهید.

۶. عضو کتاب‌خانه شوید.

عضویت در کتاب‌خانه ارزش صرف پول را دارد و دنیای جدیدی از دانش را به روی شما می‌گشاید. داشتن یک کارت کتاب‌خانه این امکان را فراهم می‌کند بدون هزینه‌ی زیاد دانش‌تان را در حوزه‌ای که انتخاب کرده‌اید گسترش بدهید. این تاکتیک فوق‌العاده‌ای است که کمک‌تان می‌کند از شغل‌تان پول بیش‌تری دربیاورید.

۷. کاری کنید که شما را حاشیه‌ی امن‌تان بیرون بیاورد.

‌بسیاری از آدم‌ها از گرفتن تصمیم‌هایی که آرامش‌شان را به هم می‌زند خیلی می‌ترسند، اما آدم‌های ثروتمند اغلب مشتاق به چنین تصمیم‌هایی هستند. از ترک کارتان برای آغاز کسب‌وکار خودتان، تا درخواست افزایش حقوق، بسیاری از انتخاب‌ها که در آغاز سخت به‌نظر می‌رسند، از نظر مالی ارزشمند خواهندبود. کاری را انجام دهید که آرامش‌تان را به هم می‌زند اما شاید اوضاع زندگی‌تان را بهتر کند. آرامش لذت‌بخش است، اما بهبود بخشیدن به زندگی و اوضاع مالی‌تان خیلی بهتر است.

۸. هر ماه پیش‌رفت مالی‌تان را پی‌گیری کنید.

بد عمل کردن در مخارج ربطی به ثروتمندی ندارد. ممکن است دستمزد بالایی داشته‌باشید و باز هم در پایان ماه چیزی برای‌تان باقی نماند. درآمدتان و همین‌چنین مخارج جاری‌تان را بنویسید. آیا چیز پرهزینه‌ای وجود دارد که بتوانید حذف‌اش کنید؟ این به شما شانسی می‌دهد که تصویر بزرگ‌تر را ببینید و اجازه می‌دهد تغییراتی ایجاد کنید که وضعیت مالی‌تان را بهبود ‌ببخشد.

۹. اهداف‌تان را اولویت‌بندی کنید.

احتمالا پیش از این اهداف مالی داشته‌اید، اما اگر اهداف زیادی داشته‌باشید یعنی هیچ‌کدام از آنها محقق نشده‌است. به جای این‌که سعی کنید هم‌زمان برای ماشین و تعطیلات پس‌انداز کنید و بدهی‌تان را هم بپردازید، تصمیم بگیرید کدام هدف برای‌تان بیش‌ترین اهمیت را دارد. روی رسیدن به آن هدف تمرکز کنید، سپس سراغ هدف بعدی‌تان بروید.

۱۰. سرمایه‌گذاری عاقلانه را آغاز کنید.

اگر هیچ تجربه‌ای در سرمایه‌گذاری ندارید، بدون آگاهی شروع به سرمایه‌گذاری نکنید. با یک کارشناس درباره‌ی نحوه‌ی سرمایه‌گذاری خوب صحبت کنید، یا در اینترنت درباره‌ی آن مطالعه کنید. هنگامی‌که درباره‌ی سرمایه‌گذاری آگاه شدید و اطلاعات کافی به‌دست آوردید، روی کسب‌وکاری که می‌دانید سودآور است سرمایه‌گذاری کوچکی بکنید.

نویسنده: ایمی جانسون

صفحه اصلی وبلاگ انجمن علمی حسابداری موارد پالایش شده بر اساس تاریخ: آبان 1394